نام و نام خانوادگی: زینب جلالیان
سنّ: ۲۷
شهر: دهستانی از توابع ماکو
قومیت: کرد
تعداد فرزندان /وضعیت تاهل: اطلاعاتی در دست نیست
شغل: اطلاعاتی در دست نیست
احکام/ اتهام: محاربه و عضویت در گروه پژاک
نام وکیل پرونده: خلیل بهرامیان متقاضی وکالت زینب می باشد ولی تا کنون موفق به ملاقات وی نشده است
نام قاضی پرونده: اطلاعاتی در دست نیست
تاریخ تائید حکم : ۱۳۸۸
رای نهایی: اعدام (حکم تایید شده)
شرح دستگیری، بازپرسی و روند دادگاه
به گزارش سایت گزارشگران حقوق بشر، زینب جلالیان در آذرماه سال ۱۳۸۸ به اتهام محاربه و همکاری با گروه پژاک به اعدام محکوم و این حکم در دیوان عالی کشور تایید شد. این درحالی است که وی از دو سال پیش در زندان به سر میبرد و براساس گزارشها، در دادگاهی «چند دقیقهای» و «غیرعلنی» به اعدام محکوم شده است.
در تاریخ ۲۳ اسفند ۱۳۸۸ کمیته گزارشگران حقوق بشر خبر داد که به گفته سازمان دیدهبان حقوق بشر کردستان مراجعه خلیل بهرامیان، متقاضی وکالت زینب جلالیان، به زندانهای کرمانشاه بینتیجه بوده و مسئولین زندان از انتقال وی به مکانی نامعلوم خبر داده اند.
بر اساس این گزارش، خلیل بهرامیان پس از موافقت معاون دادستان و دادسرای کرمانشاه به زندان دیزل آباد کرمانشاه و در ادامه به زندان زنان کانون اصلاح و تربیت مراجعه کرد، اما موفق به ملاقات با زینب نشد. مسئولان زندان کانون اصلاح و تربیت در نهایت اعلام کردند زینب جلالیان یک ماه پیش توسط ماموران آگاهی کرمانشاه به «مکانی نامعلوم» منتقل شده است.
به گفته آقای بهرامیان در نهایت پس از یک ماه بی خبری از وضعیت و محل نگهداری زینب در ۲۸ اسفند ۱۳۸۸ گزارش شد که وی در بند ۲۰۹ زندان اوین در سلولی دو نفره با بهاره هدایت است و امکان ملاقات با وی نیست. هرچند به گفته آقای بهرامیان زینب از بند ۲۰۹ به مکانی نامعلوم منتقل شد و در حال حاضر هیچ خبری از مکان نگهداری وی نیست. به دلیل عدم دسترسی آقای بهرامیان به زینب و امضای وکالتنامهٔ ایشان توسط او، وکالت زینب توسط آقای بهرامیان منتفی ست و احتمال اعدام این زندانی در هر لحظه وجود دارد.
در مصاحبه تلفنی با پدر زینب، که در آذر ماه ۱۳۸۸ در سایت تهیه منتشر شده است*، آقای جلالیان با تاکید بر عدم فعالیت مسلحانه فرزندش، گفت که وی در حالی که قصد بازگشت به منزلش را داشت، در نزدیکی کرمانشاه در اتوبوسی به دلیل نداشتن کارت شناسائی بازداشت و به وزارت کشور تحویل داده شد.
*این وبلاگ نمیتواند صحت این گفتگو را تایید کند.
دختر دیگر خانواده جلالیان نیز از حدود هشت سال پیش مفقود شده و هیچ اطلاعی از وضعیت وی در دسترس نیست. سایت کمیته گزارشگران حقوق بشر مینویسد: به گفته پدر زینب جلالیان، وی به اتهام خروج غیرقانونی از کشور به یک سال حبس محکوم شد اما پس از انتقال پرونده به دادگاه انقلاب، حکم اعدام برای این زندانی سیاسی صادر و سپس در دیوان عالی کشور تایید شد.
بنا بر مطلبی که با عنوان نامهای از زینب جلالیان در یک وبلاگ منتشر شده است، زینب در نامهٔ کوتاهی خطاب به سازمانهای مدافع حقوق بشر با تاکید بر سیاسی بودن فعالیتش و نفی هر گونه اقدام مسلحانه، شرایط دادگاهش را اینگونه توصیف میکند:
«اینجانب زینب جلالیان، دختری ۲۷ ساله و زندانی سیاسی کرد هستم که حکم اعدامم از سوی شورای عالی دادگاه انقلاب اسلامی تایید شده است. از اختیار کردن وکیل بی بهرهام و محاکمهام تنها چند دقیقه طول کشید. قاضی به من گفت تو دشمن خدا(محارب) هستی و چون تمامی دشمنان خدا طی مدتی کوتاهی اعدام خواهی شد. من از حاکم خواستم که پیش از اعدامم به من اجازه بدهد برای آخرین بار خانوادهام را ببینم و با ایشان خداحافظی کنم. گرچه او با لفظی ناشایست درخواستم را رد کرد. حال نیز از سازمان های مدافع حقوق بشر تقاضامندم با حمایت خود از من بکوشند حکم اعدام الغا شود. چراکه این حکم ناجوانمردانه درخور من و هیچ انسانی نیست.»**
** این وبلاگ نمیتواند صحت این نامه را تایید کند
زندگینامه
زینب جلالیان زندانی کرد محکوم به اعدام، در خانوادهای محروم به دنیا آمد. پدر و مادر مسن او که از مشکلات جسمی رنج می برند، امورات خود و خانواده زینب را با دامداری میگذرانند که بخش عمدهاز آنرا در جریان هزینههای پیگیری امور قضایی پرونده زینب از دست داده اند. حتا در حال حاضر از داشتن تلفن تماس محروم بوده و برای تماس با آنها با خانه همسایه تماس گرفته میشود. زینب چند برادر و یک خواهر دارد و ۸ سال است که از سرنوشت خواهر زینب اطلأعی در دست نیست.
سایت روز آنلاین در تاریخ ۴ آذر ۱۳۸۸ نوشت که زینب در سن ۱۰ سالگی به دلیل ممانعت خانواده از ادامه تحصیل، که به آن عشق میورزید و مشکلاتی که با برادرانش داشت، از خانه فرار میکند. وی در همین سنّ و با توجه به شرایط سخت کردستان به حزب پ.ک.ک نزدیک شد و همانجا به درس خواندن ادامه داد و بعد از مدتی به فعالیتهای تبلیغی برای این گروه پرداخت.
روز آنلاین در ادامه مینویسد: «دختر ده ساله ای را در نظر بگیرید که در هوای سرد کوهستان به یک گروه سیاسی پناه ببرد. همانجا رشد کند و درس بخواند. آیا این دختر را که هرگز حامی دیگری در زندگی نداشته و اساسا نوع دیگری از زندگی به او نشان داده نشده، مبارزه مسلحانه ای انجام نداده و خودش نیز اعتراف میکند که هیچ وقت دست به اسلحه نبرده و صرفا کار تبلیغی کرده است، می توان در ۲۷ سالگی به اعدام محکوم کرد؟»
اطلاعات دیگیر در مورد جرایم ذکر شده در پرونده موجود نیست.
***
اطلاعات ما در مورد زینب جلالیان کامل نیست.
اطلاعات خود را در بخش نظرات این مطلب بنویسید یا به آدرس زیر ایمیل بزنید.
barayezendegi10@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر